روایتی از سرنوشت نامههایی که به ضریح مطهر امام رضا(ع) میرسند
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۸۳۱۹۴
کاغذ سفید نامه، خط به خط پر از پیام است؛ جان داده به حروفی که به هم چسبیدهاند و شدهاند کلمه. کلمههایی که شدهاند جمله: «آقا جان سلام!» شدهاند: «یا غریبالغریا مشکلم را حل کن!»
به گزارش قدس آنلاین، کاغذ سفید نامه پر از یادگار است، جان داده به اسمها به سلوا، مهدی، پریسا، رعنا، مرضیه، احسان، مژگان و مهرداد؛ آدمهایی که اسمشان را یک گوشه این کاغذ نوشتهاند به یادگار، کوچک با یک امضا از سر ارادت و شرمندگی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شده نجواهای «لیلا باجی» از روستای پاکچین شهرستان هریس، لیلا باجی که سواد نداشته، خودش نامه ننوشته، حرفهایش را یکییکی گفته و فریبا دختر همسایه برایش نوشته که: «آقا جان سلام. خیلی دلم زیارتت را میخواهد. مدام از تلویزیون ضریحت را میبینم. آقا جان زیارتت را قسمتم کن، من را هم بطلب تا عمرم به دنیاست دستم به ضریحت برسد.» نامه لیلا باجی را یکی از اهالی روستا با خودش آورده تا مشهد، انداخته در دل ضریح. نامه حالا اینجاست، بین هزاران هزار نامه دیگر، نامههایی که مخاطبشان یکی است؛ آقا امام رضا(ع)، امام رئوف، شاهِ خراسان.
یک سلام از راه دور
در مشهد همه راهها به یک گنبد طلایی رنگ میرسند، به یک حرم بزرگ، به یک حیاط باصفا، به کبوترهای جلدی که خیال پریدن ندارند. در مشهد، هنوز هم خیلیها روزشان را با «سلام» شروع میکنند، رو به گنبدی که حالا شاید بین ساختمانهای زشت و بیقوارهای که دور تا دور حرم قد کشیدهاند، گم شده باشد اما جایش روی دل دوستدارانش پیداست، آدمها به گواه همین نشانه رو میکنند به سمت حرم و از آقا برای شروع روزشان رخصت میخواهند.
این سلام خیلی وقتها هم از راه دور میرسد، سلامی که میآید و مینشیند روی تن کاغذ، از تهران، اصفهان، اهواز، زاهدان، اردبیل و صدها شهر دیگر کشورمان حتی از جاهای دورتر از عراق، پاکستان و سوریه. روایت نامههایی که کنار بقیه نذورات، یکییکی در دل ضریح جاخوش میکنند، همین است. نامههایی پر از نشانه، پر از حرف، بلند یا کوتاه، حکایتی خواندنی از ارادت آدمها به امام هشتم، ارادتی که سن و سال نمیشناسد و زن و مرد ندارد.
بعضیها مثل لیلا باجی ابتدای گزارش در ۶۵ سالگی وقتی حتی نوشتن بلد نیستند، نامه میدهند به امام رضا(ع)، بعضیها هم میشوند یکی مثل فاطمه، دختر ۱۱ ساله شهید مدافع حرم که برای آقا از حرفهای دلش مینویسد، حرفهایی که حتما نخوانده هم رسیدهاند دست آن کسی که باید: «سلام آقای خوبم، اولین باری که حرمت آمدم یادم نیست ولی آخرین باری که با پدرم به زیارتت آمدم خوب یادم است، تو حیاط حرم کنار حوض با بابایی و داداشیهام آببازی میکردیم، بابام داداش مهدی رو روی دستش میگذاشت و ما رو میبرد پیش کبوترها تا براشون دونه بریزیم. هفته پیش اومدیم به زیارت شما اما نمیدونم بابام پیش شماست یا نه؟ آخه بابام رفته بود برای دفاع از حرم عمه جان شما. الان که دارم این نامه رو مینویسم پدرم شهید شده اونم یه شهید جاویدالاثر... آقاجانم من و داداشام و آبجی زینبم یه خداحافظی از دنیا طلب داریم. میدونم یه روز بابام برمیگرده، اما شاید با اون قد رشیدش برنگرده شاید اون چشاشو دیگه نبینیم. اما برمیگرده، خوشحالم. خوشحالم منم مثل عمه جان شما رقیه خانم فرزند شهیدم، این بار که به حرمت اومدم حس کردم که دستت روی سرمه حس کردم مهمون ویژه شما هستم. فرزند کوچک شما فاطمه».
نامهای که حتما خوانده شده، فرقی هم نمیکند چندمین نامه بوده باشد خطاب به امام خوبیها!؟ چندمین نامهای که نوشته شده در طول تمام ۱۲۰۰ سال گذشتهای که این وجود عزیز اینجا بوده، در دل همین خاک متبرک!؟ چندمین عریضه و دلنوشتهای که درست مثل این نامه، زیر نور سبز رنگ پاشیده شده به ضریح، سُرخورده و رسیده روی زمین، با هدف باز شدن، خوانده شدن؟ نامهای درست مثل بقیه نامهها که هرکدامشان یک نشانهاند از ارادت هزاران هزار آدمی که دلشان قرص است حتما کسی حرفهایشان را خواهد خواند و دردلهایشان را خواهد شنید.
قصه یک اتصال ناگسستنی
نامهها، اینجا نشانه امیدند، نشانهای از یک آرزو، یک اتصال قطع ناشدنی، یک رویای نزدیک، یک اعتقاد محکم. همین است که خیلیهایشان شدهاند آرزو، مثل آرزوی دنیای هفت ساله که با دست خط کودکانهاش از امام رضا(ع) یک عروسک بزرگ خواسته و امیررضای ۱۱ ساله که دلش یک دوچرخه خواسته درست مثل دوچرخه دوستش فرزاد. مثل آرزوی مریم از تهران که از آقا شفای برادر بیمارش را خواسته، مثل آرزوی مرضیه و امیرمحمد که کارت عروسیشان را با تاریخ و آدرس انداختهاند در دل ضریح و لابد ته دلشان محکم بوده که یک مهمان ویژه، یک مهمان عزیز خواهند داشت در روز عروسیشان.
اینجا حقیقت ماجرا یک چیز است، اسمها، تاریخها، عددها، حرفها، دردلها و گریههایی که تن سفید نامهها را سیاه کردهاند، هیچوقت کهنه نمیشوند، هرچقدر هم که گذشته باشد از تاریخ نوشتنشان، آنها تازهاند و یک گواهند بر روزگاری که گاه چنان بر آدمها سخت میگرفت که فقط باز شدن گره خود را از امام مهربانی ها می خواهند. همین است که «مهرداد...» از پشت میلههای زندان... کرج، برای امام رضا(ع) نامه نوشته: «من توی زندانم، خودت که میدونی آقا من جرمی نکردم و به ناحق اینجام. یه کاری کن، کمک کن تا آزاد بشم...» معلوم نیست نامه مهرداد را چه کسی۹۴۶ کیلومتر با خودش آورده تا برساند دست مخاطب نامه، نامه اما حالا رسیده و لابد دل مهرداد هم گوشه زندان خوش شده به این رسیدن.
نامههایی که خوانده میشوند
علیرضا اسماعیلزاده، مدیرکل نذورات آستان قدس رضوی است، او اطلاعات خوبی از این نامهها دارد، نامههایی که وصلند به بخش نذورات و آنطور که اسماعیلزاده به ما میگوید، هربار با غبارروبی حرم و همزمان با جمعآوری سایر نذورات، آنها هم جمعآوری و منتقل میشوند به بخش سفره حضرت و بعد یکییکی باز میشوند و متونشان با رعایت کامل حریم شخصی آدمها خوانده و طبقهبندی میشود.
اسماعیلزاده در توضیح بیشتر میگوید: «تعداد نامهها بسیار زیاد است و هیچوقت شمرده نشدهاند اما همه آنها بعد از خواندهشدن براساس موضوعات مورد درخواست دستهبندی و نگهداری میشوند، چراکه میتوانند به مرجعی خوب برای محققانی تبدیل شوند که دنبال ریشهیابی مسائل و مشکلات جامعه در ادوار مختلف تاریخ هستند، برای مثال نشاندهنده این باشند که در یک دوره تاریخی مشکلات مردم بیشتر چه چیزی بوده، پزشکی بوده یا مالی؟ یا اگر مردم درخواست شفا داشتهاند بیشتر برای چه بیماریهایی بوده و نشان شیوع کدام بیمای است.»
اسماعیلزاده اما بیشتر از همه دلش با نامههایی است که دلنوشتهاند و نشان ذوق و ارادت مردم به امام هشتم، شاید به خاطر همین است که میگوید: «مردم این ارادت را با زبان خودشان نوشتهاند در هر شغل و جایگاهی که باشند. این بخش از نامهها محتوای بسیار پرباری دارند و ما آنها را به اداره مکتوبات حرم میفرستیم که بخشی از خزانه حضرت است تا آنجا نگهداری شوند. بخشی از این نامهها هم که بیشتر از طرف جوانهاست، مربوط به مسائل ازدواج و زندگی است، حتی خیلیها کارت عروسیشان را داخل حرم میاندازند و امیدوارند زندگیشان با نگاه پرمهر امام رضا(ع) پر از معرفت و شناخت و برکت باشد. خیلی وقتها همکاران ما تماس میگیرند و این پیوند ازدواج را به این جوانها که امام رضا(ع) را شریک جشن و مهمانیشان کردهاند تبریک میگویند.»
مدیرکل نذورات آستان قدس ادامه میدهد: «بخشی از نامهها هم مربوط به کودکان است که آرزوهایشان را با درخواستهایی که دارند نوشتهاند و ما اینها را در بخش دیگری بررسی میکنیم و تا جایی که مقدور باشد، مقدمات برآورده شدن این آرزوها را فراهم میکنیم.»
ما نامههایی را داریم که درخواست شفا و درمان دارند بهخصوص از طرف افرادی که خودشان یا عضوی از خانوادهشان بیماری لاعلاج دارد. قسمتی از نامهها هم به گرفتاریهای مالی افراد برمیگردد، خیلیها جهیزیه میخواهند، خیلیها پول کرایه خانه ندارند، خیلیها بدهی دارند و ما اینها را هم بعد از دستهبندی به بنیاد کرامت آستان قدس ارجاع میدهیم که حوزه فعالیتش خدماترسانی اجتماعی و کمک به محرومان است.»
منبع: آستان نیوز
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: نامه ضریح امام رضا ع اسماعیل زاده نامه هایی امام رضا ع نوشته اند سفید نامه شده اند نامه ها خیلی ها حرف ها آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۸۳۱۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شرنگ شیرابه در کام خزر/ میلیونها مسافر به شوق شنا از راه میرسند
خبرگزاری مهر، گروه استانها: قضاوت درباره منشأ آلودگی دریای خزر اگر فقط سواحل شمالی ایران را بینیم یک جانبه و دور از واقعیت است چرا که حال و روز دریاچه در حاشیه شمالی و شرقی و غربی آن و دیگر کشورهای همسایه به دلیل ورود انواع آلایندههای صنعتی و نفتی بدتر از کرانه خزر در ایران است.
با این حال ورود ۷۰ درصد پساب فاضلابهای تصفیه نشده از یک سو و پایین بودن توان پالایش دریای خزر نسبت به دریاهای نیمه بسته مانند خلیج فارس و یا دریاهای باز مانند دریای عمان اوضاع آلودگی در این دریاچه را تشدید کرده است.
سرمنشا آلودگی دریای خزر در استانهای شمالی به چندین کیلومتر بالا دست و از دامنه جنگل ریشه میگیرد. آنجایی که جنگل دفن گاه زباله شده و شیرابههای ناشی از آن از طریق رودها و کانالهای انتقال آب مستقیم به دریا سرازیر میشود.
آمارها حکایت از تولید روزانه ۳۰۰۰ تن زباله در مازندران دارد شیرابههای این طلای کثیف دشتها و جنگل در بالا دست، میان دست و دریای خزر را در پایین دست آلوده و رنگ آبی این دریاچه زیبا در حاشیه ساحل کدر و تار کرده است.
آمارهای تأیید نشده نشان میدهد که روزانه حجم وسیعی از شیرآبهها پسابهای صنعتی و کشاورزی و خانگی در مناطق مختلف استان مازندران مستقیم به رودخانهها و دریا سرریز میشود آمارهای تأیید نشده نشان میدهد که روزانه حجم وسیعی از شیرآبهها پسابهای صنعتی و کشاورزی و خانگی در مناطق مختلف استان مازندران مستقیم به رودخانهها و دریا سرریز میشود و چرخه اکوسیستم را در این مناطق دچار اختلال کرده است.
به هر گوشه از مازندران سر بزنید شاهد آن هستید که پسابهای خانگی و کشاورزی مستقیم به رودخانه میریزد و از آنجا نیز روانه دریا میشود. این وضعیت سبب شده تا نه تنها رودخانههای مازندران حال خوشی نداشته باشد بلکه دریا نیز روز به روز آلوده میشود.
اوضاع آلودگی دریا را میتوان از زبان صیادی شنید که به بیماری پوستی دچار شده و آن را محصول ورود آلایندهها به دریا میداند. سرتاسر پاییز و زمستان فصل صیادی است و ورود ماهیگیران به آب عموماً به عنوان بخشی از شیوه صید گریز ناپذیر. اکبر حقیقی ماهیگیر مازندرانی با بیان اینکه بیشتر مواقع در فصل صیادی در تور ماهیگیران زبالههای دیده میشود که از طریق رودخانه به دریا منتقل شده است، گفت: این زبالهها سلامت صیادان و همچنین آبزیان را به خطر انداخته است.
وی ادامه داد: روند آلودگیهای خانگی و سموم کشاورزی به دریا سبب شده تا برخی از گونههای ماهی از سبد صیادی حذف شود و یا به اعماق دریا کوچ کنند و نسل برخی از ماهیها نیز منقرض شده است.
مازندران بیش از ۴۷۰ کیلومتر ساحل دارد و این سواحل مقصد بسیاری از مسافرانی است که از گوشه و کنار کشور برای دریاگردی به استان سفر میکند و طبق آمارها ۹۰ درصد مسافران برای جاذبههای دریا مهمان استانهای شمالی و از جمله مازندران میشوند.
به گفته حسین ایزدی مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران این استان در بهار و تابستان پارسال (۱۴۰۲)، که بخش عمده آن فصل شنا است میزبان بیش از ۹۰ میلیون نفر شب مسافر بوده است.
ساحل فریدونکنار در محاصره زباله و پسماند
ساحل فریدون کنار از جمله مناطق مورد علاقه مسافران و گردشگران بویژه در بهار و تابستان به شمار میرود اما شاهد آن هستیم که از رودخانه اصلی شهر و زهکش ها حجم وسیعی از پسابها و فاضلاب خانگی و کشاورزی روانه دریا میشود.
اسلامی یک شهروند فریدون کناری با بیان اینکه در طول رودخانه اصلی شهر شاهد آن هستیم که فاضلابها از طریق لولهها به رودخانه منتقل میشود، ادامه داد: در نتیجه رودخانه نیز این پسابها را به دریا منتقل میکند.
وی با اظهار اینکه در فصل شنا طرحهای سالمسازی در ساحل فریدون کنار اجرا میشود، گفت: به دلیل ورود آالایندهها در برخی قسمتها شاهد تغییر رنگ آب دریا هستیم و این مسئله سلامت شهروندان و شناگران را به خطر میاندازد.
وی با بیان اینکه بارها مشکلات ناشی از فاضلابها و آلایندهها را به دستگاههای مسؤول گزارش کرده ایم، افزود: با این حال همچنان روند ورود آلایندهها به رودخانه و دریا ادامه دارد.
آلودگی رودخانه و دریا فقط مختص فریدونکنار نیست بلکه در تمامی مناطق ساحلی رودخانهای استان میتوان ردی از زباله دید که وضعیت ساحل را نازیبا و بد کرده است.
رودخانههای شیلاتی هم اسیر زباله
اوضاع نکارود در شرق مازندران، تجن و تالار و بابلرود در شهرهای مرکزی و رودخانههای خیرود و چالوس و چشمه کیله و صفارود در غرب مازندران نیز چندان خوش نیست و با اینکه همه این رودخانهها شیلاتی محسوب میشود باز با معضل با معضل زباله و پساب دست و پنجه نرم میکنند.
ورود آلایندههای معدنی نیز به رودخانههای هراز در آمل و چالوس در غرب مازندران همواره حاشیه و دردسرساز است بیشتر اوقات رنگ آب در این مناطق قهوهای و کدر است و این پسابهای معدنی بدون تصفیه به دریا وارد میشود.
در نوشهر علاوه بر پسابهای خانگی و کشاورزی شیرابههای تصفیه نشده کارخانه زباله سوز مشکلات زیست محیطی زیادی ایجاد کرده است و روزانه تا ۶۰ مترمکعب شیرابه از طریق رودخانه ماشلک به دریا میریزد و سرطان انواع بیماریها از جمله سرطان را ارمغان میآورد.
ورود فلزات سنگین نظیر «روی» و «جیوه» یکی از اساسیترین معضلات زیستمحیطی استان مازندران و بالاخص زباله سوز در شهر نوشهر است
شبنم دلفان آذری محقق محیط زیست و استاد دانشگاه با بیان اینکه دپوی غیربهداشتی پسماندهای شهری، عفونی و پزشکی و شیرابه ناشی از آنها و ورود فلزات سنگین نظیر «روی» و «جیوه» یکی از اساسیترین معضلات زیستمحیطی استان مازندران و بالاخص زباله سوز در شهر نوشهر است، افزود: فاجعه بارتر این است که همچنان شیرابههای حاصله به رودخانه و دریا میرود.
سفیر سبز زیست محیطی خاورمیانه با اظهار اینکه بررسیهای میدانی و علمی نشان میدهد که شیرابه ناشی از این پسماندها قادر به حل تایر کامیون به طور کامل است، افزود: این به این معناست که شیرابه حاصل از زبالهها بسیار سمی و خطرناک با قدرت انحلال بسیار بالایی است.
دلفان آذری ادامه داد: فاضلابهای شهرکهای صنعتی اطراف هم یکی از منابع بزرگ و مهم آلودگی رودخانهها و دریای خزر است، به طور کلی تمام استان مازندران در فاجعه مدیریت پسماندهای شهری، عفونی، پزشکی و صنعتی و کشاورزی غرق شده است، به عنوان مثال فاضلاب شهرک صنعتیهای نوشهر در غرب مازندران، امام زاده عبدالله یا بابلکنار یکی از نمونههایی است که فاضلاب آن پس از تصفیه در تصفیهخانه، وارد دریای خزر میشود، هر چند این فاضلاب باید در مکانی تخلیه شود اما نکته اینجا است زمانی باید این اتفاق صورت بگیرد که کار تصفیه به درستی انجام شده باشد.
آلایندگی واحدهای بلندمرتبه در فریدونکنار
صمد کیانی رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان فریدونکنار نیز با بیان آنکه نافی اینکه رودخانههای ما دچار آلودگی هستند، نیستیم، افزود: بخشی از آلایندهها از طریق رودخانه شهری وارد میشود که پاکسازی آن باید در دستور کار شهرداری قرار گیرد.
وی در گفت و گو با خبرنگار مهر با بیان اینکه یکی از مشکلات اساسی که در فریدونکنار داریم، بلندمرتبه سازی است، ادامه داد: آلودگی این واحدها بارزتر از بقیه موارد است و فاضلابهای خانگی واحدهای بلندمرتبه سرریز میشود و زیر سطح آبی منطقه بالا است.
وی گفت: در فریدونکنار منفی ۲۰ تا ۲۴ متر پایینتر سطح از دریای آزاد هستیم و سطح ایستایی فاضلاب بالا است و از سوی دیگر واحدهای بلندمرتبه نیز فاقد سپتینک و تصفیه فاضلاب مناسب هستند و از سوی دیگر محیط زیست در زمینه احداث واحدهای مسکونی در محدوده شهری عملاً نقشی ندارد.
کیانی ادامه داد: پروانه ساخت واحدهای بلندمرتبه توسط شهرداری و نظارت آن برعهده نظام مهندسی است اما وقتی بحث آلودگی پیش میآید محیط زیست و شبکه بهداشت و درمان درگیر میشوند و در دستور کار قرار میگیرد.
وی با اظهار اینکه شمار پروندههای مرتبط با آلودگی در شهرستان فریدونکنار کم نیست، افزود: تشخیص آلودگی نیازمند ارزیابی آزمایشگاهی است و همچنین شاهد تخلیه پسابها و تخلیه فاضلابها، کارواشها و غیره هستیم.
کیانی مشکل اصلی آلودگی رودخانهها و سواحل را ناشی از نبود سیستم اگو و تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی دانست و گفت: وقتی این تصفیه خانه وجود نداشته باشد شاهد آلودگی خواهیم بود و فاضلابها در ساعات پایانی شب در مناطق مختلف تخلیه میشود.
معضل آلودگی رودخانهها و سواحل در گوشه و کنار مازندران به چشم دیده میشود و تلاشهای متولیان امر برای پاکسازی چندان چشمگیر نیست. در استان مازندران ۴۷۰ کیلومتر ساحل و هفت هزار کیلومتر رودخانه وجود دارد و در حاشیه آن مراکز خدماتی، اراضی کشاورزی و باغی و واحدهای دامداری وجود دارد که به آلودگی دامن میزنند.
کد خبر 6089356